سپر دفاعی زمین

بنامش در پناهش

تا حالا فکر کردید چرا فقط زمین

محل زندگی گونه های مختلف موجودات زنده

و مخصوصا انسان است؟

البته ممکنه در جاهایی که

فعلا دست بشر بدانها نرسیده هم

موجوداتی باشند

اما به طور شناخته شده

فعلا تنها زمین محل سکونت موجودات زنده هستش

برعکس سیارات شناخته شده دیگه

اطراف زمین جو مخصوصی وجود داره که

این نحو چینش فقط

مخصوص زمین ماست

جوی که مثل یه سپر دفاعی در فضا عمل میکنه و

زمین رو از هر عاملی که باعث

ار بین رفتن فرایند حیات میشه حفظ میکنه.

*****************

شاید بسیاری از ما از خوندن و شنیدن مسائل علمی

حوصلمون سر بره

اما دیدن دست خدا در ذره ذره این مسائل

که در اطراف ما پراکنده شده

باعث

شیرینی درسهای خشک علمی و خوندن با اشتهای انها میشه.

همه ما کمی با جو زمین آشنا هستیم

تا حدودی هم از طبقات مختلفش اگاهیم

شاید زمانی که این مطالب توی کتابهای درسی ما بود

و بسیاری از ما فقط برای گرفتن نمره انها رو حفظ میکردیم

هیچوقت در اهمیت لحظه به لحظه این لایه پوششی زمین

فکر نمیکردیم.

کاش اون روزها کسی شیرینی افرینش اعجاب اور خدا رو

به درسهای خشک علمی اضافه میکرد

تا چنان میخواندیمشان که اکنون.

**************

"الذی خلق سبع سماوات طباقا"ملک/3

اوست ان خدایی که هفت طبقه اسمان(جو) روی یکدیگر بیافرید.

اطراف زمین رو هفت طبقه , به صورت هفت لایه مختلف

احاطه کرده که هر لایه وظیفه مخصوص به خودش رو داره.

اولین لایه که نزدیک ترین به سطح زمین است

(1)تروپوسفر نام دارد که

ابر ورعد و با د و باران و...

همگی در این لایه قرار دارند.

دومین لایه ایتراتوسفر(2) است

این لایه خالی از تغییرات اب و هوا و خشک است

و برای پرواز هواپیماها مناسب است.

طبقه سوم اوزونسفر (3)نام دارد.

این همان لایه ایست که گازی بنام ازن در ان جای دارد

که اشعه مخرب و مضر ماوراءبنفش

که تهدیدی برای زندگی محسوب میشود

رو جذب میکنه

و مانع از رسیدن ان به روی زمین است.

طبقه چهارم مزونسفر(4)نام دارد که

لایه ای از جو است که

اجرام اسمانی وقتی به انجا میرسند میسوزند

و ما بصورت شهاب انها رو میبینیم.

لایه بعدی یونسفر(5)است.

این لایه باعث انعکاس امواج میشود.

و مانعیست برای اشعه مضر ایکس .

ترموسفر(6) طبقه دیگر جو است

که در ان ذرات هوا باردار میشوند.

خارجی ترین لایه محافظتی زمین اکسوسفر(7) نام دارد.

جاذبه در انجا ضعیف تر است

و این اجازه میدهد ذراتی که در این محدوده قرار دارند از

جو زمین خارج شوند.

که اینهم باعث کم شدن حجم و وزن زمین میشود

که اینهم به نوبه خود برای حفظ تعادل بین زمین و خورشید لازم است

نقش با ارزش این هفت طبقه برای ساکنین بیخیال زمین

به اندازه زندگی انهاست.

که مانند سقف محکم و نفوذ ناپذیری

بالای سرشون ایجاد شده

برای حفاظت از سفینه فضایی انها

در برابر فضای بی انتها و پر از خطرات مختلف اطرافشون.

"وجعلنا السماء سقفا محفوظا"انبیاء/32

==================

واقعا حکمت خدا در ذره ذره اجزای اطرافمون

به شکل شگفت انگیزی جاریه.

جای تعجبه چرا انسان اینقدر بی خیاله؟

زمین در قیامت

 

بنامش در پناهش

همه چیز آرام است و

زندگی در بستر روزانه خود

با همه شادیها و غمهایش

با همه پستیها و بلندیهایش

با تمام سختیها

با تمام زیباییها

همچنان ادامه دارد

واین ثبات

در پرتو تداوم لطف و عنایت الهی ست

که اگر یک ان

و فقط یک آن

این فیض از مخلوقات برداشته شود

نه زمین میماند نه اسمان

نه انسان و نه هیچ موجود زنده ای

همه چیز نیست و نابود میشود

پس ای انسانی که در برابر خدای خودت طغیان میکنی!

وخیال میکنی او تو را فراموش کرده است!

نیک بنگر

در هر تپش قلبت

در هر نفسی که میکِشی

درهر لحظه حضوری که داری

میتوانی محبت خدا را ببینی که بواسطه آن

هنوز زنده ای.

و نگاه کن

بر محیط اطرافت

هر آنچه هست برای توست

هنوز از هم نپاشیده

این یک نشانه است

نشانه فرصت داشتن

پس در زندگی جاری شو

همانگونه باش که شایسته توست

در زمین خدا انگونه قدم بردار که

شکرانه نعمت کنی

نه کفرانش

که همین زمین آرام و متین

که اینقدر ساکت و باوقار

توراسوار بر پشتش

به سفر تاریخ میبرد

به هنگامی که اذن الهی فرا رسد و قیامت چهره بنماید

به شدت به لرزه می افتد

و آرام و قرار از دست میدهد.

"اذا رجت الارض رجا"واقعه/4

در آن روز

و کوهها و زمین از جا برداشته میشوند

و یکباره در هم کوبیده و متلاشی میگردند.

"و حملت الارض و الجبال فدکتاً دکة واحدة" حاقه/14

چه وحشتی انسان را فرا خواهد گرفت

روزی که هیچ پناهی برای انسان نیست جز خدا

الهی و ربی و مولای من لی غیرک؟

 

این السبب المتصل بین الارض و السماء

 

بنامش در پناهش

خداوند زیباست و زیبایی را دوست میدارد.

سرتاسر هستی را زیبا آفرید بگونه ای که

هیچ نقص و کژی و سستی در انها راه ندارد

و در نهایت ظرافت و هنرمندی

موجود گردیده اند

حتی ارتباطی که زمخت ترین و عظیم ترین اجرام

اسمانی با هم دارند هم در عین محکم و مطمئن بودن

لطیف و بسیار ظریف هستند.

تصور کنید اگر همه کرات و ستارگان و کهکشانها

بوسیله کابلها و ستونهای قطور و بلند وقابل دید

به هم وصل میشدند چقدر آسمان بالای سر ما

زشت وشلوغ و کسل کننده بود

و هیچ زیبایی در ان دیده نمیشد

حتی انگاه هیچ تحرکی هم نمیتوانست اتفاق بیفتد

 و چرخشی هم در کار نبود

و با این وضع نه شب و روز

 و نه حتی تابش ستارگان

 و مهمتر از همه خورشید وجود نداشت

 و با این حساب میشود پایان را به راحتی حدس زد.

در چنین فضای راکد وسنگین و زمختی

مرگ انسانها و موجودات زنده

پیش بینی شدنی است

حال انکه خداوند حکیم با تدبیر خداییش

اسمانها و زمین

ستارگان و سیارات دیگر

و حتی تمامی کهکشانها

را در ارتباطی نا دیدنی

اما چنان محکم که در طی میلیاردها سال

 پابرجا باقی مانده است را

بنا نهاد تا انسان بتواند با خیال راحت

 و بدون کوچکترین اضطرابی

در ارتباط با از هم پاشیده شدن شرایط حیاتش

به زندگی خویش ادامه دهد

و از دیدن اسمان بالای سرش

 و درخشش ستارگان شبانگاهی

وخورشید بهنگام روز لذت ببرد.

اما این استحکام و این اتصال

 دلیل بسیار با اهمیت دیگری هم دارد.

بهتر است اینطور بگویم

 مهمترین دلیل پابرجا ماندن همه انچه برشمره شده

و همچنین زمین و اسمان

همان انسان کاملی است که گرچه

حضور دارد اما ظهور ندارد

و همه بشریت در انتظار امدنش

سالهاست چشم به راهند.

مگر نه اینست که در دعای ندبه بارها فریاد زده ایم:

"این السبب المتصل بین الارض و السماء"

کجاست دلیل از هم نپاشیدن و زمین و اسمان

کجاست ان کسی که باعث متصل ماندن زمین و اسمان اوست

*******

استاد حسین انصاریان

 در شرح دعای کمیل اینگونه مینویسد:

"انسان كامل ، اسم اعظم حق است

كه نسبت به آسياى هستى

 به منزله ى قطب و محور است،

چنانكه درباره ى ولى اللّه الأعظم

حضرت حجة بن الحسن (عليه السلام) وارد شده

وَهُوَ الَّذِى بِبَقائِهِ بَقِيَتِ الدُّنيَا ،

وَبِيُمْنِهِ رُزِقَ الوَرَى

 وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأَرضُ وَالسَّمَاءُ .

بقاى دنيا به بقاى اوست ،

 و انسان ها به بركت او به رزق و روزى مى رسند ،

و ثبات زمين و آسمان ها متكى به وجود اوست."

الحمدلله

بنامش در پناهش

زمین ,ماه و خورشید و همه ستارگان و سیارات

وتقریبا همه اجرام آسمانی در فضا معلق هستند

و در عین حال یک مسیر معین

 و مشخص شده ای را میپیمایند.

این موضوع بدون ارتباط خاص این اجرام

 غیر ممکن بنظر میرسد.

چیزی هست که آنها را دقیق و حساب شده

در کنار هم در فواصل تعریف شده از هم نگه میدارد.

گفتیم که در قران و روایات از آن به عنوان

 ستونهای نامرئی نامبرده شده است.

تا جایی هم که بشر توانسته پی ببرد

این ستونها همان جاذبه و دافعه(گریز از مرکز)

بین اجسام است.

که هنگامی که در تعادل باشند

دو جسم در فاصله معین و با اجرام معین در کنار هم قرار میگیرند.

آیت الله حسین نوری در کتاب دانش عصر فضا

نکته شنیدنی در این باب دارد:

"میان ستون که تکیه گاه و نگهدارنده است

 با جسمی که بر آن تکیه کرده

لازم است تناسب و محاسبه کامل رعایت شود

یعنی هر اندازه جسم سنگین تر است

به همان نسبت باید ستون دارای قدرت و مقاومت بیشتری باشد...

بنابراین نیروی جاذبه و سایر قوانین حرکت مربوط به این اجرام

با نظام دقیق وفرمول مخصوص خود

مورد محاسبه قرار گرفته است

تا توانسته هر یک از آنها را در ارتفاع و مدار معین

در طی میلیاردها سال نگه بدارد."

بهتر است مطلب را با یک مثال توضیح دهیم:

خورشید,زمین رو به طرف خودش میکشد

(چون جرمش بیشتره)

و زمین در حرکت خود به دور خورشید که

به طرف دور شدن از خورشید است

خود را از خورشید دفع میکند

یعنی همان نیروی گریز از مرکز.

نیروی جاذبه خورشید و

گریز ار مرکز زمین با توجه به فاصله ای که از هم دارن

به یک اندازه هستش

به همین علت نه خورشید میتواند زمین را به درون خود بکشد

 و آن را در درون خودش ذوب کند

 و نه زمین میتواند از مدار خود گرد خورشید فرار کند.

این قاعده در مورد تمام اجرام آسمانی صدق میکند

 مانند زمین و ماه.

"والسماء رفعها و وضع المیزان"

سوره مبارکه الرحمان آیه 7

این اندازه گیریهای دقیق

 متناسب با جرم ستارگان و کرات مختلف

فقط در حیطه قدرت بی انتهای خداوندی است که

همه آسمانها و زمین را آفریده

و نسبت به تمامی فاصله ها و جرمها داناست.

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرمایند:

"وانشا الارض فامسکها من غیر اشتغال و ارساها

علی غیر قرار و اقامها بغیر قوائم

و رفعها بغیر دعائم و حصنها من الاود و الاعوجاج

ومنعها من التهافت و الانفراج..."

خطبه 186

زمین را آفرید و آن را برپا داشت بدون آنکه مشغولش سازد

ودر حرکت و بی قراری,آن را نظم و اعتدال بخشید

و بدون ستونی ان را به پا داشت

و بدون استوانه ها بالایش برد

و از کجی و فرو ریختن نگهداشت

و از سقوط و در هم شکستن حفظ کرد...

براستی چرا انسان از کنار این آیات براحتی رد میشود

و لحظه ای درباره آن چیزهایی که اثر مستقیم

در زندگی و حیاتش دارد نمی اندیشد؟

و ذره ای با چشم حقیقت بین بر انها نمینگرد؟

چرا بخاطر نعمتهایی که هست

 و بسیار با اهمیت هم هست

در برابر پروردگارش پیشانی بر خاک مذلت نمیساید؟

الحمدلله,الحمدلله, الحمدلله...

ستونهای نامرئی

بنامش در پناهش

براستی چگونه زمین با تمام کوههای با عظمت

 و دشتهای وسیعش

با تمام اقیانوسهای بی انتهایش

با تمام کشورها و شهرهایش

و با تمام ساکنان بزرگ و کوچکش

از انسانها گرفته تا حیوانات و گیاهان و...

با تمام سنگینی و بزرگیش

و با تمام حرکتها و تکانهایش

در فضا معلق مانده و سقوط نمیکند؟

چگونه است که فاصله اش از همسایگان

از ماه و خورشید و دیگر سیارات منظومه شمسی حفظ میشود؟

بدون انکه به جایی متصل باشد و به جایگاهی تکیه داده باشد.

یا چرا بر عکس ماه روی زمین نمی افتد؟چرا ستارگان سقوط نمیکنند؟

خداوند متعال در قران آورده است:

"الله الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها"

سوره مبارکه رعدآیه 2

خداوند آسمان را بدون ستوني كه آن را ببينيد، برافراشت

پس چیزهایی هست که اینقدر دقیق فاصله ها را ثابت نگه میدارد اما

ان چیز یا چیزها چیست؟


هنگامي كه از امام رضا « عليه السلام» پرسيدند:

مگر آسمان ستون دارد؟

فرمود: بله، در آنجا ستونهايي است كه شما نمي بينيد.

شيخ طوسي هزار سال پيش در تفسير خود فرموده است:

قرآن نگفته ( بدون ستون)، بلكه فرموده است: (بدون ستون مرئي)

تفسير تبيان؛ ج 6، ص 213

حضرت با تعبیر ستونها مطلب را بیان میکند

این میرساند که یک ستون نیست و دو یا چند ستون شاید هم بیشتر از اینها باید باشد

این ستونهای نامرئی چه هستند؟

بشر همواره در تلاش بوده تا پرده از رازهای هستی بگشاید

تا جوابی عقلانی برای آنچه میپرسد بدست اورد.

پس از سالها جستجو

سرانجام با کشف قانون جاذبه بین اجسام از یک سو

و قانون گریز ار مرکز از سویی دیگر بشر توانست به راز ستونهای نامرئی آسمان پی ببرد

که چگونه خداوند حکیم اجرام زمخت و عظیم آسمانها را با چنین ستونهای لطیف اما قوی

در کنار یکدیگر به نظم در آورده و

محکم و استوار نگه داشته است.

"ان الله یمسک السماوات و الارض ان تزولا

و لئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده انه کان حلیماغفورا"

سوره مبارکه فاطرآیه 41

خداست که نمیگذارد زمین و آسمان بیفتند

و اگر بیفتند احدی بعد از خدا قادر نیس که از ریختن انها جلوگیری به عمل اورد

و اوحلیم و آمرزنده است.

چند نکته جالب توجه در مورد جاذبه طبیعی میان کرات وجود دارد.

1)جرم جسم

2)فاصله میان دو جسم

مثلا هر قدر جرم جسم بیشتر باشد نیروی کشش ان زیاد تر است

و هر قدر فاصله زیادتر باشد نیروی کشش کمتر میشود.

پس باید نسبت جرم و فاصله اجسام از هم مورد محاسبه دقیق قرا گیرد

تا نیروها در میان انها به تعادل رسد

از طرف دیگر هم که کرات اسمانی در حال گردش هستند و بدین وسیله نیروی گریز از مرکز هم وجود دارد

این نیرو هم باید در هماهنگی کامل با آن دو نکته اساسی باشد

تا در نهایت این دو جسم در نقاط معین و مشخصی فاصله خود را از هم حفظ کنند

و پابرجا بمانند.

****************************************

جالب اینجاست که همانطور که قران میگوید

"خلق السماوات غیر عمد ترونها"لقمان/۱۰

اسمانها را بدون ستونی که شما ببینید بیافرید

نیروهای جاذبه و گریز از مرکز با چشم قابل دیدن نیستند

ولی انقدر دقیق و محکم وظیفه خود را انجام میدهند که گویی زمین ریشه در جایی

تزلزل ناپذیر دارد و به تکیه گاه مطمئنی متصل شده است.

ولی اینها وسیله اند و علت اصلی دیگریست.

*****************************************

در پست بعدی توضیحات بیشتری در اینباره داده خواهد شد

و به عنوان مثال

موقعیت زمین در فضا بیان خواهد گردید.

قدرت خدا

 

بنامش در پناهش

زمین همواره ما را چون مادری به سینه اش چسبانده

و مطمئنیم رهایمان نمیکند.

این در حالی است که این خانه عظیم الجثه برای ما و

کوچک درفضا

حیران و سرگردان

با سرعتهای گوناگون و حیرت آور

تکان میخورد

و بی انکه به جایی وصل باشد

محکم سر جای خودش قرار دارد

آری زمین زیر پای ما آنقدر محکم وپابرجاست

که ما با اطمینان خاطر و بدون ترس

بر رویش قدم میزنیم

بالا و پایین میپریم

و میدانیم که اینجاییم

و از رویش به سوی دیگری پرتاب نخواهیم شد

پایمان نخواهد لغزید واز آن سُر نخواهیم خورد.

در فضای لایتناهی

برای همین است که

اینهمه نا آرامی و تغییرات مکانش را

هیچ درک نمیکنیم

و اسوده ایم از خیال زندگی

و فکر میکنیم تا ابد هستیم

و شرایطِ مهیای زنده بودن ما باید تا ابد

پابرجا باشد.

اما

زهی خیال باطل

اگر نبود قدرت نمایی خداوند سبحان

وتداوم نظر لطفش بر تمامی آفریده ها

کیست که میتوانست

شرایط اسمانها و زمین را

با تمام جابه جایی های هر لحظه ای در اعماق فضای بیکران

اینگونه ثابت نگه دارد که

اب از اب در دل من و شما تکان نخورد؟

وتازه به عوض شکر اینهمه نعمت

بنای سرکشی گذاریم

وافریننده ای چنین مهربان وعزیز را نافرمانی کنیم

و بپنداریم برای خودمان کسی هستیم

بدون خدا کدامین قدرت با ماست

 که اینچنین طغیان گر شده ایم؟

وقتی در تاریکی شکم مادر بودیم و هیچ از خودمان خبرمان نبود

چه کسی موجبات رشد و نمو ما را فراهم اورد؟

چه کسی اعضاء و جوارح ما را شکل داد؟

چه کسی از خون مادر برایمان غذا اماده نمود؟

و ساخته و پرداخته مان کرد تا گام بر جهان هستی بگذاریم

چه کسی در اطراف زمین هاله ای از هوا ایجاد نمود تا

نفس بکشیم؟

انهم اینهمه فراوان و رایگان

چه کسی انواع و اقسام خوراکیها از زمین رویاند تا

طبع تنوع طلب ما را اغناء کند؟

چه کسی آب را آفرید که زندگی ست

ونیاز مبرم بشر

کدامیک از ما میتواند تنها یکی از این چند نعمت بیان شده را

از هیچ بیافریند؟

"قل ارءیتم اِن اصبحَ ماؤَکم غوراً فمن یاتیکم بماءِ معین"

سوره مبارکه ملک آیه 30

بگو اگر آبی که شما به وسیله ان زنده اید

 در طبقات زمین فرو رود

 چه کسی است که آبی گورا برایتان بیاورد؟

حقا که انسان چقدر زیانکار است

"ان الانسان لفی خسر"

در حالی که مساله چندان پیچیده نیست

همه چیز دودوتا چهارتاست

_____________

خدا ر اجمع نتوان با هوا کرد

یکی از این دو را باید رها کرد

_____________________

در پست بعدی در مورد معلق ماندن زمین در فضا

مطالبی عرضه خواهد شد.

زمین خانه آرام ما

بنامش در پناهش

 

"هوَ الذی جعل لکمُ الارضَ ذلولاً فامشوا فی مناکبها..."

سوره مبارکه ملک آیه 15

صاحب تفسیر نمونه ذیل آیه 15 سوره مبارکه ملک مینویسد:

"ذلول به معنی رام تعبیر جامعی در مورد زمین است

چراکه زمین با حرکتهای متعدد و سریعی که دارد

آنچنان رام بنظر میرسد که گویی

مطلقا ساکن است

و کلمه مناکب جمع منکب به معنای شانه است.

گویی انسان پا بر شانه زمین میگذارد

و چنان زمین آرام است

که میتواند تعادل خود را حفظ کند."

به واقع خداوند چقدر نسبت به این بندگان نا فرمانش

مهربان و رئوف است

که اینچنین زمین را از هر جهت مهیای زندگی ما انسانها قرار داد.

 

اما سجاد علیه السلام میفرمایند:

"زمین را با طبع شما سازگار

و با جسم شما هماهنگ و همراه ساخت

نه انرا چنان گرم و با حرارت آفرید

که شما را بسوزاند

و نه چنان سرد و یخ زده که منجمد شوید

و طاقت سرمایش را نداشته باشید

نه آنرا مانند آب چنان قرار داد که غرق شوید

و نه آنرا چنان استوار و با صلابتش کرد

که نتوانید در آن خانه ,ساختمان و قبور مردگانتان را بسازید

بلکه خداوند انرا چنان وزین و متین آفرید

که از ان سودها برید و بر آن بچسبید و

بدنها و ساختمانهایتان بر آن قرار گیرد و از آن جدا نشود

و در آن ویژگیهایی قرار داد

که در برابر خانه ها,قبرها و دیگر منافع شما رام باشد."

تفسیر برهان جلد 1صفحه 67

چه زیبا خداوند ما فکر همه چیز را کرده

و همه اسباب راحتی و آسایش

این مخلوق نیازمندش را بی منت در اختیار او نهاده

و زمین را چنان دقیق طراحی کرده که محل امن خانه او باشد

بطوریکه در هیچ یک از کرات پیرامون و حتی شناخته شده

چنین زندگی آماده

و مهیایی تا کنون دید ه نشده است.

خداوند در قران میفرماید:

"الذى جعل الارض مهدا"

سوره مبارکه زخرف آیه10

(خدائى كه براى شما زمين را محل آرامش قرار داد)

واژه مهد به معنای محلی است که آماده سکونت

 و استراحت شده و یکی از مصادیق آن

 گاهواره کودک و زمین آماده و محل خواب است.

****************************
{خداوند كره خاكى را همانند گهواره اى مى داند

كه در حال حركت و چرخش به دور خود و خوشيد،

آرامش را براى ساكنان اين گهواره عظيم

 به همراه دارد


يكى از نعمات الهى

 كه بهتر به آن توجه مى شود گهواره زمين است

كه در حال چرخش به دور محور خود و خورشيد است

و اين در حالى است كه موجودات

 در دل اين گهواره عظيم با كمال آرامش و آسايش

به حيات خويش ادامه مى دهند

و هيچ احساس اضطراب در آنان مشاهده نمى شود

و خداوند اين كره خاكى را از هرگونه اعوجاج

 و انحراف محفوظ داشت .

انسان در اين زمين پهناور زندگى مى كند

و فارغ از هر گونه تفكر پيرامون چرخش زمين

و حركت اين كره خاكى به دور خورشيد

و خطرات آسمانى نسبت به زمين ،

با احساس آرامش كامل ،

همچون كودك در گهواره ، شب را با استراحت به صبح مى رساند

بدون آنكه لحظه اى را به تفكر و تدبر در آفاق بنشينيد

تا شايد افق ديدش نسبت به جهان هستى

 به سمت و سويى سوق داده شود كه

او را به خالق هستى رهنمون گرداند.}

برگرفته از کتاب در جستجوی خدا

نویسنده مهدی احمدی

 

امام صادق عليه السلام فرمود:

بهترين عبادت همواره انديشيدن درباره خدا و قدرت اوست.

اصول كافى ج : 3 ص : 91 رواية :3

زمین شگفت انگیز

بنامش در پناهش

 

هر سال که میگذرد

 و هر ماهی که طی میکنیم

وهر هفته ای که بی پروا

مثل برق و باد می آید و میرود

هر روزی که تموم میشه

و هر دقیقه عمری که به گذشته تبدیل میشه

و هر ثانیه ای که سپری میشه

زمین کیلومترها ی بسیاری در فضا جابه جا میشه.

ما هیچوقت به جایی که قبلا بودیم بر نگشتیم

و هیچوقت به جایی که الان هستیم هم

بر نخواهیم گشت.

زمین مثل یک سفینه فضایی مجهز در فضا

داره راهی رو میره که

پایانش رو فقط خدا میدونه کجاست.

"الی الله تصیر الامور"

در پیمودن این راه دور ودراز

که طی میلیونها سال نوری آغاز شده و

ادامه دارد,

 زمین ما حرکتها و جابه جایی های خاص و فوق العاده ای

را انجام میدهد.

همین پیدایش شب و روز

حاصل چرخش زمین به دور محور خودش است

که در مدت زمان 23 ساعت و 58 دقیقه و49 ثانیه

و با سرعتی معادل 30 کیلومتر در دقیقه

 و به عبارتی 5/. کیلومتر در ثانیه طی میکند.

یعنی من و شما در هر ثانیه 500 متر در فضا جابه جا میشویم.

فکر کنید.....

این ابتدایی ترین حرکت کره زمین است

که به حرکت وضعی معروف است.(1)

زمین یک حرکت مشهور دیگر هم دارد

که حرکت انتقالی نام دارد.(2)

در این حرکت سرعت بیشتر است.

فکر میکنید چقدر در ثانیه

 در این حرکت باز هم شناخته شده در فضا جا به جا میشوید؟

5 کیلومتر بر ثانیه؟

نه

10 کیلومتر بر ثانیه؟

نه

20؟

باز هم نه

زمین با سرعتی معادل 30 کیلومتر بر ثانیه

 گرد خورشید در حرکت است.

30 کیلومتر در ثانیه

به عبارتی علاوه بر ان حرکت 500 متر در ثانیه

 به گرد محور زمین

زمین با سرعت 30 کیلومتر بر همان ثانیه

 به دور خورشید راه میپیماید.

تازه این چیزی نیست.

زیاد تعجب نکنید

 این ارقام در مقایسه با رقم بعدی بازیچه محسوب میشود.

(3)سومین حرکتی که زمین در فضا داره

به همراه همین خورشیدی که میبینیم

و کل منظومه شمسی

گرد مرکز کهکشان راه شیری هستش

که با سرعت محیر العقول

سرسام اور و بسیار فرز 250 کیلومتر بر ثانیه است

در هر ثانیه 250 کیلومتر تمام زمین ,

خورشید,ماه و همه سیارات منظومه شمسی

و مهمتر از همه ما ساکنان این کره خاکی

گرد مرکز کهکشان که سیاهچاله عظیمی است

در گردشیم.

تازه این باز تمامی ماجرا نیست.

کهکشان ما با چند کهکشان مجاورش

 در دام جاذبه یکدیگر گرفتار امده اند

 و همگی به دور گرانیگاه مشترکی

در چرخش هستند که خوشه محلی را تشکیل داده اند.

(4)زمین ما به همراه کهکشان راه شیری

حول این مرکز خوشه محلی با سرعت باز هم

غیر قابل تصور 300 کیلومتر بر ثانیه در گردش است.

واین باز هم تمامی ماجرا نیست.

زمین آرام و ساکت ما حرکتهای دیگری هم انجام میدهد

که فهرست وار به انها اشاره میکنم

(5)حرکت تقدیمی محور کره زمین

که هر 27000سال باعث تغییر ستاره قطبی میشود.

(6)حرکت رقص محوری که دوره تناوبش 19 سال هست

(7)حرکت الاکلنگی زمین در داخل کهکشان راه شیری

 که به تبعیت از خورشید اتفاق می افته

و کل منظومه شمسی در کهکشان بالا وپایین میره

(8)حرکت همراه خوشه محلی کهکشانها

به طرف ستاره نسر واقع(آلفا شلیاق)

(9)یا حرکتی که زمین در انبساط عالم به سمت خارج دارد.

و...

اما مساله مهم اینجاست

 

که این کره خاکی با تمام چرخشهای گوناگون

 و اعجاب آوری که دارد

و حتی تصور یکی از ساده ترین آنها

که هر روز تجربه میکنیم

برای ما سخت و دشوار است

چه برسد به حرکتهای سریع آن

 در سفر به اعماق ناشناخته ها,

با اینهمه ما ساکنان همیشه ناسپاس آن

هیچ احساس اضطراب و پریشانی

 به جهت این حرکتهای مختلف

و سرعتهای خارق العاده آن نداریم

و محکم سر جای خودمان ایستاده ایم

بدون انکه حتی یک لحظه تعادل خودمان را از دست بدهیم

و یا زمین بخوریم

با اینهمه تکانهای مختلف چگونه است که

 آدمی سرش گیج نمیرود

و آسوده سر بر بالین میگذارد

و در سکوت و آرامش زمین زیر پایش

 به استراحت میپردازد؟

اینهمه سرعت و اینهمه حرکت

با اینهمه سکون چگونه قابل جمع است؟

آیا ارزش فکر کردن ندارد ؟

که کیست آنکه زمین را اینگونه رام نگه داشته است؟

"هوَ الذی جعل لکمُ الارضَ ذلولاً فامشوا فی مناکبها..."

سوره مبارکه ملک آیه 15

اوست آنکسی که زمین را برای شما رام کرد,

بر شانه های آن راه بروید...

زمین ما

 

بنامش در پناهش

 

آسمان بالای سرما , که هر روز و هر شب

 چه ما به آن نگاهی بیندازیم

و چه هیچ متوجهش نباشیم

با همه بزرگی و عظمتش

و با همه اتفاقات جورباجور و متنوعش

تنها بخش کوچک و محدودی از جهان هستیست

که در برابر دیدگان ما

به رایگان عرضه شده است.

مثل یک پنجره کوچکی میماند

 که به کل هستی باز میشود

و باگردش زمین به دور خودش

 میتوانیم یک نگاه 360 درجه ای به اطرافمان بیندازیم.

انسان با تمام ضعفی که دارد

میتواند با نیروی علم و دانش

و عقل و فکر خودش بسیاری از

 کمبودها و ناتوانیهای خودش را جبران کند.

انسان خرد و کوچک روی زمین میماند

ولی با استفاده از تلسکوبهای قوی

میلیونها بلکه میلیاردها سال نوری ان طرفتر را

در مقابل چشمانش حاضر میابد.

اینجا میماند

و سفینه هایی میسازد که میتوانند

در اعماق فضا مسافرت کنند

و اطلاعات مهمی از دوردستهای بی کران به زمین ارسال نمایند.

و در نهایت دانشش بدانجا میرسد که

خود مسافر فضا میگردد

و چونان غواصان در قعر هستی فرو میرود.

آری

این جهان لایتناهی جولانگاه علم انسان است

تا هر قدر میتواند اوج بگیرد و

بیشتر کشف کند

وبیشتر بداند

تا با دیدن شگفتیها و با شکافتن علمها

ذره ای به هدفی که برایش آفریده شده

نزدیک شود.

*****************************

بگذارید در کل کائنات ,

 اول از همه به همین زمین خودمان نگاهی بیندازیم

به همین جایی که هر دم بر رویش

 اینطرف و انطرف میرویم.

و سنگینی وجودمان را تحمل میکند.

مرده هایمان را در آغوش خود میپذیرد

و بسیاری از خوردنیهای مورد نیاز آدمی از ان میروید.

همین زمینی که درست اینجاست زیر پای من و شما

تکان میخورد و حرکت دارد

اما چنان آرام و ساکت بنظر میرسد

که گویی ایستاده است یا فوق فوقش

حرکت آرامی انجام میدهد

اما حقیقت چیز دیگریست

زمین در فضا چنان سرعت اعجاب آوری دارد

که تصورش سخت و باورنکردنی است.

اما درست همینجاست

نکته شگفت و راز عجیب  زمین آرام ما.

_________________________

در حیرت دانستن آن

مارا در پست بعدی همراهی کنید.