مرده اي ام ميروم بر روي خاك

بنامش در پناهش

 

اينجا،در دنيا چقدر راحت نشسته ايم

بر سر خان پر از نعمت خدا دعوتيم وهمه چيز مهياست

همه آسمان و زمين براي ماست

و فقط بندگي آن معبود يكتا برعهده ماست

اين اصل را ول كرده ايم و چسبيده ايم به فرع

نميدانيم چقدر مهمان مورد اكرام و احترامي هستيم

كه اينچنين مخلوقات در هدف نهايي خودشان

و در تلاش بزرگ و كوچك آنچه هست

ما و راحتي ما وشرايط فراهم براي ما

تنها غايت آنهاست و معني حضور و وجودشان.

آنگاه اين مهمان گويا از ديدنيها هيچ نميبيند

 و از شنيدنيها هيچ نميشنود

و در هماهنگي اين دنياي پهناور

بجاي بندگي رو به انكار مي آورد و دوري از حقيقت

و چه ناسپاس است اين انسان

در هياهوي اينهمه شگفتي و

اينهمه جلوه گري ذات اقدس الهي بوسيه آياتش

از اينهمه زيبايي فقط دنبال انكار است و بي بند و باري

همش فراموشي و گول ظواهر خوردن 

بيخبر از اينكه چقدر عزيز است و

چقدر دوست داشتني براي خدا

كه همه را براي او آفريد و به خدمت او گماشت و

او را فقط براي خودش خالص خواست.

خداوند مهربان 

چه سنجيده و محكم خانه اي امن مهيا كرد و

زمين پر تلاطم را مسخر انسان نمود و

آسمان پر از حادثه و خطر را

كه گويي همه چيز به مويي بند است و به لحظه اي،

در چشم اين آفريده مقرب جز زيبايي از آن ننمود

تا آسوده و راحت عمر اعطا شده و محدودش را

در آرامش خيال از نابودي به سر برد.

 

شايد اينهمه راحتي و اينهمه دقت و نظم و

آفرينش سنجيده خدا مارا به خودمان مغرور ساخت

و مرگ را از يادمان برد و

تنعم هميشگي در اين آسودگي را برايمان جاويدان جلوه گر نمود.

 

غافل از اينكه اينهمه نظم و ترتيب اينهمه اندازه ها و سنجشها

خورشيد ، ماه . زمين و ستاره ها

هيچكدام در زمينه فضا و حيات دنيوي ابدي نيستند

و روزي خواهد رسيد كه همه چيز ازهم خواهد پاشيد

و تيره و تار خواهد شد

 

بينديشيم كه به چه تكيه كرده ايم؟

از چه روي برگردانده ايم و به چه روي اورده ايم؟

مايي كه هيچ از خود نداريم و هر چه هست از اوست

 

"اي خداي بينهايت جز تو كيست؟

چون توئي بي حد و غايت جز تو چيست

نفس من بگرفته سر تا پاي من

گر نگيري دست من ايواي من

جانم الودست از بيهودگي

من ندارم طاقت آلودگي

يا از اين الودگي پاكم بكن

يا نه در خونم كش و خاكم بكن

خلق ترسند از تو من ترسم ز خود

كز تو نيكي ديده ام از خويش بد

مرده اي ام ميروم بر روي خاك

زنده گردان جانم اي جانجش پاك

بر گرفته از منطق الطير عطار"

ماه زيبا

بنامش در پناهش

 

شبها بيصدا و آرام از سويي به سوي ديگر آسمان ميغلطد

گاه از ميان ابرها سر بيرون مي آورد

و تابلويي از جادويي ترين صحنه ها در آسمان نقش ميبندد

و گاه در ميان مخمل سياه شب ميدرخشد چونان الماسي دردل تاريكي

چهره درخشانش روشنايي بخش شبهاي اهل زمين است

و حضورش مايه به غليان در آمدن احساسات لطيف شاعران

 و نويسندگان در طي ساليان سال بوده،

 

زلف شب پُر ستاره گردیده

گوهر زُهره اش تماشایی

در میان ستاره های شبم

ماه زیبا چرا نمی‌آیی؟

 

 

و مايه عبرت چشمهاي خردمندان و متفكران

كه در ماه نگريستند و قدرت بيهمتاي خدا را ديدند

كه نهايت قدرت با نهايت زيبايي در هم آميخته بود

و برايشان آنجا در دل آسمان هرشامگاه خودنمايي ميكرد.

 

ماه آنقدر مهم و با ارزش است كه

 خداوند بدان قسم ياد ميكند:

 

"والقمر اذا تلاها"

قسم به ماه آنهنگام كه ميتابد

سوره مباركه شمس آيه 2

 

خدايا !چشمهاي ما را بينا و ذهنهاي ما را توانا

براي ديدن حقيقت بگردان و برايمان بياموز خوب ديدن را

تا در هر آنچه آسان و ساده پيش روي ما گذارده اي

با ديده عبرت بنگريم و حكمت تو را كه در لابه لاي پديده ها

و درون صورت ظاهري آنها نهان كرده اي دريابيم.

 

****************

 

باد سرگشته در آفاق شب تيره چو ماه

هر كه از دايره مهر تو بيرون افتاد

ماه،جزر و مد و زندگي

بنامش در پناهش

 

گفتيم ماه دو تا فايده بزرگ و مهم داره

البته به اين دو تا فايده منحصر نميشه

و تاثيرات زيادي براي زندگي و تداوم زندگي داره

ولي تقريبا اين دوتا شاخص تر از بقيه هستن

 

يكيش كه قبلا ذكر شد،

 و اون تقويم طبيعي بود كه براي همه مردم قابل تشخيص بود

نفع دوم و مهم ماه تاثيري هستش كه

 روي آب درياها و اقيانوسها ميزاره

و به عبارتي باعث جزرو مد ميشه

 

 

جزر ومد هم به نوبه خود باعث دو اتفاق مهم ميشه:

يكي اينكه ماه اگر در حركتش به دور زمين

اين جزر ومد ها رو بوجود نمي آورد

و آب درياها و اقيانوسهارا جابه جا نميكرد

 موجودات زنده و ماهيها شانس زندگي را از دست ميدادند

به اين ترتيب كه همه ما ميدونيم آب اگر مدتي ثابت بمونه

 به مرداب تبديل ميشه

و حجم عظيم آب اقيانوسها بدون نيروي گرانش ماه

تبديل به گنداب ميشدند.

 

و ديگري اينكه جزر ومد باعث آبياري حجم وسيعي از مزارع

و نخلستانهاي اطراف درياها و اقيانوسها ميشه

به اين ترتيب كه آب شيرين رودخانه وقتي وارد درياها ميشه

مدتي طول ميكشه با آب شور مخلوط بشن

كه در طول اين مدت 

 ماه آب درياها رو به طرف خودش ميكشه و

در ساحل آب به طرف عقب ميره و وقتي مد شروع ميشه

آب شيرين كناره اقيانوسها وارد نخلستانها و مزارع اطراف ميشه

و آنها رو از آب شيرين سيراب ميكنه

در هر شبانه روز دوبار اين عمليّات آبرسانى انجام ميشه،

و نخلها كاملا سيراب مى شن.

 

راستى چه كسى باور مى كند كه

يك كره آسمانى كار هزاران هزار باغبان ورزيده

و تلمبه هاى آبى قوى را انجام دهد؟

 

بدرستي كه هيچ چيز از دايره قدرت الهي بيرون نيست

و همه آسمانها و زمين گوش بفرمان اويند

و در ارتباطي تنگاتنگ دست در دست هم

همت گماشته اند براي خدمت رساني به بندگان خدا

تا شايد ما انسانها لحظه اي به فكر فرو برويم

 و در اعجاب اندازه ها،فاصله ها،حجمها و جرمها و...

كه متناسب و دقيق گرد آمده و سنجيده شده اند،

 انديشه كنيم.

الله اكبر از اينهمه شگفتي كه هيچ چيز بيهوده نيست

و هيچ چيز از قدرت خدا خارج نيست.

جهت يابي با ماه

 

بنامش در پناهش

 

گاهي وقتها پيدا كردن موقعيتي كه در آن قرار داريم

 خيلي مهم هستش

اينكه جهات رو تشخيص بديم براي انجام بعضي از كارها

مثل به جا آوردن فريضه نماز

يا در جاهايي كه امكان استفاده از

ساير وسائل جهت يابي نباشه ماه ميتونه

كمك بزرگ و معمولا در دسترسي در طول شب باشه

اگر دقت كرده باشيد

در روزهاي اول ماه قمري قسمت قوسي شكل

و محدب هلال ماه به سمت راست

يعني به طرف مشرق هستش

و وقتي ماه بصورت بدر كامل در اومد،

 شروع به كاستن ميكنه

و قسمت محدب و قوسي شكلش به طرف غرب ميشه.

و وقتي غرب و شرق مشخص شد

شمال و جنوب هم مشخص ميشن

و ميشه قبله رو هم تشخيص داد.

 

 

 

اين امكان براي ما هست 

و اين جهت يابي امكان پذير هست چون

نظم و ترتيب موجود در عالم چنان دقيق هستش كه

در هماهنگي زمين و ماه و خورشيد

و موقعيت و فاصله شون با همديگر

در طي ساليان سال تغييري رخ نداده يا

حداقل تغيير محسوس و قابل تاثيري نبوده

كه ميتونيم اينچنين با توجه به موقعيت اين اجرام در فضا

و نورهايي كه از جهات مختلف

توسط پرتوهاي خورشيد به ماه تابانده ميشه،

موقعيت خودمون رو در روي كره زمين تشخيص بديم

و راه رو پيد اكنيم.

و چه راست گفت خداي سبحان كه:

"الشمس و القمر بحسبان"

سوره مباركه الرحمن ايه 5

ماه و تقويم طبيعي براي اهل زمين

بنامش در پناهش

 

ماه اين نزديك ترين همسايه نوراني زمين

علاوه بر نورافشاني در دل شبهاي تاريك

دوتا فايده مهم براي اهل كره خاكي ما داره.

اولين استفاده موثر و عمومي از ماه براي دانستن

شروع و پايان گذشت 30 روز يا يك ماه زمان براي ماست.

 

حركت منظّم ماه بر گِرد زمين،

يك تقويم طبيعى براى همه مردم عالم مهيّا كرده است;

تقويمى كه عالم و جاهل، بى سواد و باسواد،

بزرگ و كوچك، زن و مرد، سياه و سفيد،

با هر زبان و قوميّت و دين و مذهبى

به راحتى مى توانند از آن بهره گيرند.

خداوند متعال در آيه 189 سوره بقره،

به اين موهبت بزرگ اشاره كرده است:

 

"يَسْأَلُونَكَ عَنْ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ"

درباره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مى كنند،

بگو: آنها بيان اوقات (و تقويم طبيعى)

براى (نظام زندگى) مردم و (تعيين وقت) حج است.

 

در حالى كه تقويم شمسى چنين نيست،

و جز افراد كمى كه آشنا به علم نجوم هستند،

از آن سر در نمى آورند.

بايد منجّمين خورشيد را رصد كنند،

و در تقويمها بنويسند،

تا مردم ابتدا و انتهاى ماههاى شمسى را تشخيص دهند.

امّا تشخيص ابتدا و انتهاى ماههاى قمرى

به سهولت و آسانى براى همگان ممكن است.

خداوند بزرگ براى نظم بخشيدن به زندگى انسانها

اين تقويم طبيعى را در اختيار آنها نهاده است.

 

همه مردم ميتوانند با طلوع ماه پي ببرند كه

 ماه قبلي به پايان رسيده است

و با كامل شدن ماه ميتوان فهميد كه چهاردهم ماه است

و حتي ميتوان با استفاده از هلالهاي ماه

به جهات غرب و شرق و در نهايت شمال و جنوب زمين هم پي برد

كه در شرايط خاصي اين جهت يابي بسيار حائز اهميت است.

 

در اين مورد مطالبي عنوان خواهد شد اگر عمري باشد.