قيامت خورشيد

 

 بنامش در پناهش

 

صورت تابان خورشيد كه

اينسان زندگي آفرين ساخته شده است

با تمام عظمت و توانايي كه

خداوند مهربان

در ان به عاريت نهاده

با تمام درخشندگي و زيباييش

كه در طي سالياني بس طولاني

بي آنكه تغيير محسوسي در نور و

گرمايش ايجاد شود

همچنان مطيع و پابرجا باقي مانده

در وقتي معلوم

در آستانه قيامت از هم پاشيده خواهد شد.

تا همگان بدانند:

"كل نفس هالك الا وجهه"

كاش انسان در آنچه ميخواند و ميدانست

انديشه ميكرد

كاش مي آموختيم اشاره ها را ببينيم و

نشانه ها را دنبال كنيم

قال على عليه السلام :

مارايت شيا الا و رايت الله قبله و بعده و معه .

على عليه السلام مى فرمايد:

هيچ پديده اى را در عالم هستى نديده ام

مگر آنكه قبل از آن و بعد از آن

و همراه آن پديده خدا را ديده ايم .

 

اين بايد نگاه همه ما باشد به تمام آفرينش

به ذره ذره آفريده ها

آري

اين پديده هاي به ظاهر تكراري

كه هر روز ميبينيمشان

وحتي اگر نگاهشان نكنيم حسشان ميكنيم

و از مواهب حضورشان دانسته

يا نادانسته استفاده ميكنيم

خدا را با تمام وجود فرياد ميكشند.

كاش ميشنيديم و ميديديم

و مي آموختيم

انگاه حتما عبرت هم ميگرفتيم

از تك تك پديده ها

و از خورشيد

كه چسان اين منبع خيرات فراوان براي انسان

و تمام موجودات روي زمين

در روزي كه بسيار سخت و دلهره آور است

با تمام عظمتش در هم پيچيده خواهد شد

"اذاالشمس كوّرت "

سوره مباركه تكوير ايه ۱

آنگاه كدامين انسان ميتوانست همچنان مغرور بماند؟

كدامشان ميتوانست به فكر توشه خود

در آن روز سخت نيفتد؟

كدام انسان ميتوانست بي تفاوت

از علم به وقوع چنين حادثه عظيمي بگذرد؟

چرا به وقت بيداري همه خودمان را به خواب زده ايم؟

 

 

يك پديده چندين حكمت

 

بنامش در پناهش

 

اول از چشم گفتيم و از ديدن زيبايي

اين معجزه اول خورشيد است

دوم از گرماي مهرباني گفتيم و محبت

اين معجزه ديگر خورشيد است

آثار و بركات خورشيد به همين جا ختم نميشود

اين كره آتشين با كيلومترها فاصله از ما

تنظيم كننده و تامين كننده

بسياري از ضروريات موجودات زنده زمين

مخصوصا ما انسانهاست.

 

گياهان،درختان وآنچه از زمين ميرويد

بواسطه نور خورشيد بوجود مي آيند و ميبالند

كه تعدادي  از این گیاهان

مستقيم براي تغذيه انسان به كار ميرود و

تعدادي ديگر در چرخه غذايي پرندگان و

حيوانات حلال گوشت قرار ميگيرند

كه آنها هم بصورت غير مستقيم

بخش عمده اي از تغذيه انسان هستند .

اين معجزه سوم خورشيد است

 

اما موهبت خورشيد به ما بيشتر از اينهاست

از بادها سخن گفتيم و نقش حياتي آنها در زندگي بشر

در حالي كه بوجود آمدن اين پديده هم

مرهون خورشيد است

اين خورشيد است كه اختلاف دما ايجاد ميكند

و بادها شكل ميگيرند

ابرها هم وجود خود را از آفتاب دارند

که بخار شدن آبها و تشکیل ابرها

توسط خورشيد است

و به تبع اينها بارانها و برفها و...

 

حتي به جز منبع مستقيم انرژي خورشيدي كه

امروزه در حال گسترش و استفاده است

بقيه انرژيها هم بخاطر وجود خورشيد وجود يافته اند

مثل چوب ،زغال سنگ،نفت

گاز،انرژی باد و الكتريسيته و ...

 

علاوه بر اينها خورشيدخاصيت ضد عفوني كنندگي

و پاك كنندگي هم دارد.

و چقدر دقيق و درست و زيبا كه

تابش نور خورشيد بر روي پوست انسان

سبب بوجود آمدن ويتامين د

در بدن ميشه كه از ضروريات براي ماست

و بيحد در اشعه خورشيد قرار داده شده

با اینهمه

 خورشيد چيزي از خود نداره

 

هر چه هست افرينش بي نقص خداونديست كه

اينچنين حكمت ميورزد و در آنچه آفريده

هنرمندانه نكته سنجيده و

تمام احتياجات ما را بي اندك بهايي

و پرداخت غرامتي

در اختيار مان قرار داده

نهايت بي انصافيست اگر شكرش را به جاي نياوريم

و بدتر از همه اينكه ناسپاسيش كنيم.

 

إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ

که : آدمی پروردگار خود را سپاس نمی گويد

سوره مبارکه عادیات ایه ۶

اين درد بزرگيست

 

 

 

مهربان باش

بنامش در پناهش

 

مهرباني گرمائيست كه در قلب تو مينشيند

و كدام است از بني آدم كه از محبت گريزان باشد؟

گرماي محبت را جاذبه اي وصف ناشدني است،

كه در معجزه اي بيهمتا

ريشه هاي درخت حيات را در اعماق وجودت ميدواند

و رشد ميدهد

و اميد را در نگاهت زنده ميكند

تا درخت تنومند هستي ات

شكل ميگيرد و تو بزرگ ميشوي

بار ميدهي و به كمال ميرسي

 

شايد از اينروست كه نام خورشيد را پيشترها

"مهر" نهادند

چون گرمايش عالمگير شد

و يخهاي بي احساس

تاب نياوردند و آب شدند

و از پس سنگهاي سخت

چشمه هاي نرم و سيراب كننده به راه افتاد

 

 

و اينگونه زندگي چه زيبا شكل گرفت و

به اوج رسيد.

شايد ،بايد از خورشيد آموخت مهرباني را

منبعي كه خداوند در قلبهاي ما

تمام نشدني خلق كرد

 

نميدانم ...

شايد از اينروست كه خدا قلب را مكان خود قرار داد

القلب حرم الله

تا به بي نهايت وصل باشد

تا تمام نشود

تا بتپد براي انسانيت

تا سيراب كند

كويرهاي خشك بي احساسي را

 

خورشيد درس بزرگي ميدهد

محبت مي آموزد

محبتي بي اندك دريغي از كسي

بي تفاوت نگذريم

ياد بگيريم

مگر نه اينكه انسان بايد به صفات خداوند آراسته گردد

مگر نه اينست كه خداوند بي نهايت مهربان است

 

پس مهربان باش

مهرباني بهترين يادگاري براي هر كسي است.

 

 

من قدر خود ر ابزرگتر از آن ميدانم كه

محبت خويش را از كسي دريغ كنم

حتي اگر كسي محبت مرا درك نكند

و به خيال خود سوء استفاده كند

من بزرگتر از آنم كه به خاطر پاداش

محبت كنم

يا در ازاي عشق تمنايي داشته باشم

من در عشق خود ميسوزم

و لذت ميبرم

و اين لذت بزرگترين پاداشي است كه

ممكن است در جواب عشق من

به حساب آيد...

(شهيد دكتر چمران)

 

عشق هدف حيات

ومحرك زندگي من است

و زيباتر از عشق چيزي نديده ام

و بالاتر از عشق چيزي نخواسته ام

عشق است كه روح مرا به تموج وا ميدارد

قلب مر ابه جوش مي اورد

استعدادهاي نهفته مرا ظاهر ميكند

و مرا از خود خواهي و خودبيني مي رهاند.

(شهيد دكتر چمران)

به نظاره بايست

بنامش در پناهش

 

چشمها پادشاه وجودند

و اولين حس از حواس وجود كه

 با اطراف ارتباط براقرار ميكند.

زيباييها،رنگها،شكلها

در قاب چشمان آدمي چه آسان جاي ميگيرد

تا دريچه اي شود كه به قلبها باز ميشود.

 

آنچه ميبيني در نهانخانه دل تو مينشيند

و در آن محسوس و نامحسوس تاثير ميگذارد.

شايد براي همين است كه نبايد هر چيزي را ديد.

 

نميدانم چگونه است كه گاه ريزترين چيزها را ميتواني ببيني

مانند عبور مورچه اي از روي آسفالت زير پايت

و گاه تمام عظمت آسمانها

در لنز دوربين چشمانت جاي ميگيرد.

اين قدرت خداست.

 

اما اين كره كوچك براي ديدن

 نياز به نور و روشنايي دارد.

و خورشيد منبع تمام نورهاي طبيعيست

به هنگام روز به صورت مستقيم

و در شبانگاه به طور غير مستقيم

و با انعكاس نورش در آيينه اي بنام ماه،

واين يكي از هديه هاي درخشانيست كه

خدا بواسطه حضور خورشيد

به بندگانش اعطا كرده است.

پس نيكو بنگر

كنون كه نعمت ديدن به تو عنايت شده

پس

خوب نگاه كن.

 

تمام زيباييهاي طبيعت پيشكش نگاه توست

در ذره ذره آنچه در درونت مينشيند

و در قلبت فرود مي آيد

خدا را به نظاره بايست

كه غير از اين باشد

نتيجه، كوريست

 

خورشيد فرمانبر بي چون و چراي اوامر پروردگاري

بنامش در پناهش

 

در بحثهاي گذشته در مورد حركتهاي زمين در فضا

مطالبي ارائه شد

 

اين حركتهاي مختلف گاهي تحت تاثير نيروهاي ديگريست

كه از طرف اجرام ديگر آسمان بر زمين تحميل ميشود.

زمين به همراه مجموعه وسيعي از اجرام مختلف

كه در دام جاذبه خورشيد گير افتاده اند

در فضاي لايتناهي در حركت و چرخش است.

سيارات و اقمار و سنگهاي آسماني مختلف

در منظومه شمسي و در ابعاد بزرگتر ستارگان و سيارات

كهكشانها و خوشه هاي محلي ديگر

از جمله اين همراهان هستند كه

 به تبع آنها در فضا راه ميپيماييم.

 

 

خورشيد اين مظهر حيات براي زمين

 هم بر اجرام اطراف خود تاثير ميگذارد

 و هم در بعد وسيع تر فضا از اجرام بزرگتر

 با جاذبه قوي تر تاثير ميپذيرد

و حركتها و چرخشهاي خودش ر ادارد.

 

مثل هر ستاره و سياره ديگر خورشيد هم

حول محور خودش در حركت است

كه اين چرخش به دور خودش

 هر ۵/۲۵ روز يكبار طول ميكشد

دومين حركت خورشيد از جنوب آسمان به سمت شمال است

كه در هر ثانيه ۵/۱۹ كيلومتر همراه با زمين

 و ديگر ساكنان منظومه شمسي حركت ميكند.

حرکت سوم هم حرکتی انتقالیست  كه

با سرعت 225 كیلومتر در ثانیه

به دور مركز كهكشان می‌گردد؛

كه در این حركت نیز منظومه شمسی را

 به همراه خود می‌برد.

 

علاوه بر اين 3 حركت

خورشيد حركتهاي ديگري هم دارد كه

در بحث زمين بصورت غير مستقيم بدانها اشاره شد.

 

************************

 

نكته اساسي اينجاست كه

 با تمام حركتهاي محير العقولي كه اين دو همسايه دارند

 اما همچنان مواظب هستند كه

 از قاعده تعريف شده و مكان پيش بيني شده شان

 از طرف خداي حي سبحان ذره اي عقب تر يا جلوتر نروند.

 

"و سخر لكم الشمس و القمر دائبين"

سوره مباركه ابراهيم ايه 33

"وَالشَّمْسَ تَجْرِی لِمُسْتَقَرِّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلیِمِ"

سوره يس آيه 38

 

آري اينها رام اراده اويند

 و فرمانبر بي چون و چراي اوامر پروردگاري

كه همه چيز با نظر لطف و رحمت او ايجاد شده

 و تا وقت معيني

كه فقط خدا ميداند موجود خواهند بود.

 

"سخر الشمس و القمر كل يجري لاجل مسمي"

سوره مباركه رعد آيه 2

خداوند جبران كننده

 

بنامش در پناهش

  

 وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِى غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَىْء

 و از تو درخواست مى كنم به جبروتت

كه به آن بر همه چيز غلبه كردى

 

 "جبروت " از جهت لغت صيغه ى مبالغه است ;

يعنى : كمبودها و نقايص همه ى موجودات

 و ممكنات عرصه ى هستى را

با رساندن انواع خيرات و نعمت ها

و ابزار و وسائل به آنها جبران مى كند ،

جبرانى در حدّ عالى و جبرانى

فراوان و كثير

 

همه ى موجودات و ممكنات

 در ابتداى آفرينش اشيايى غيرقابل ذكرند ،

صورت اوليه ى آنها يا يك اتم است ، يا يك حبّه و دانه ،

يا نطفه اى ناچيز و بى مقدار .

هر موجودى آنچه را كم دارد يا آنچه را دارد ،

ناقص است .

صفت بى نهايت جبروتى او كمبودها و

نواقصش را جبران مى كند

تا به صورتى كامل و شكلى جامع و هويتى باارزش

و حيثيتى كريمانه در عرصه ى هستى جلوه كند

و در جايگاه اصلى خودش قرار بگيرد

 

مسئله ى جبران كمبودها و

نواقص از جانب حضرت حق

مسئله اى درخور توجه و دقت است ،

براي مثال

خورشيدى كه قسمت عمده اى از انرژى را تأمين مى كند

واحدى كوچك از « كل شىء » است

 

حرارت خورشيد چنان زياد است كه

سوزان ترين آتشها در برابر آن سرد است .

حرارت سطح خورشيد معادل 6093 درجه سانتى گراد

و گرماى درون آن خيلى بيش از اين مقدار است

خورشيد در هر ثانيه

بيش از 12 ميليون و چهار صد هزار تن انرژى

در فضا پخش مى كند ،

وزن مقدار انرژى كه در هر يك ثانيه

به وسيله ى خورشيد مصرف مى شود

بالغ بر 4 ميليون تن است

و اين رقم براى يكسال معادل

126،144،000،000،000 تن است

 

مسلماً اگر آتشى بى مايه بماند ، خاموش مى شود ;

بنابراين اگر خورشيد از خارج چيزى نمى گيرد

و در هر سال اين مقدار انرژى مصرف مى كند ،

چرا به خاموشى و سردى نمى گرايد ؟

 

پاسخ اين پرسش را فقط صفت « جبروت » مى دهد ;

او خورشيد را توده اى عظيم از گاز قرار داده ،

گاز ، ضمن عمل تراكم و انقباض ،

انرژى از دست داده را باز مى گيرد .

 

اين نكته نتيجه ى

مطالعات و پى گيرى دانشمندان بسيارى در شرق و غرب

و نوشتن هزاران صفحه كتاب است كه

امروز در اين زمينه به صورت

ساده ترين جمله به دست ما رسيده است.

 

آرى ، اوست كه انرژى هاى مصرف شده ى اشيا را

به صورت هاى گوناگون جبران مى كند

و جبران انرژى مصرف شده ى خورشيد

يكى از نشانه ها و آيات جبروتى اوست.

 

برگرفته از کتاب شرح دعای کمیل

از استاد انصاریان 

كيست كه به ديده حكمت بنگرد؟


بنامش در پناهش

ستاره ها هميشه براي نگاه كنجكاوانه بشر

پرسشي زيبا بودند.

درخشش اين نقطه هاي كوچك

در دل آسمان تاريك شب

برقي از اميد در دلها روشن ميكنه.

انگار هرگز تاريكي نميتونه در مقابل نور

 ابراز وجود كنه

و هميشه حتي كورسويي از نقطه هاي نوراني

 از وسعت سياهي

جلوه گري بيشتري براي بينندگان دارد.

ستارگان چشمك زنان هر شب مي ايند

و انگار ميليونها چشم بر تو دوخته ميشود

و تو هر چه بر چشمانشان زل ميزني

 انگار هرگز سير نميشوي

ستارگاني كه انقدر از تو دورند كه

 گاه در فهم كه هيچ حتي در وهم، هم نميگنجد

و گاهي كه يكي تقريبا در نزديكي توست

ميشود مظهر حيات بخشي

بله منظورم خورشيد است.اين نزديك ترين ستاره به ما





خورشيد

 انقدر نقش عميق و بزرگي دارد كه

خداوند متعال بدان قسم ياد ميكند:

"و الشمس و ضحا ها"

سوره مباركه شمس آيه يك

تا توجه اين انسان سر به هوا شايد ذره اي

 به عظمت آفرينش آفتاب جلب شود.

چراكه زندگي روي كره خاكي ما همواره

يك جورايي با خورشيد در ارتباط است

و با فاصله مناسبي كه از ما دارد.

نه آنچنان دور كه يخ بزنيم و نه آنچنان نزديك كه بسوزيم.

خورشيد

اين همسايه درخشان ما ميليونها ميليون سال است كه

 بر پيشاني آسمان ميدرخشد

و به اندازه اي بزرگ است كه

 يك ميليون و دويست هزار كره زمين در آن جا ميشود

ولي خورشيد با همه اين بزرگي در ميان ستارگان

يك ستاره با اندازه متوسط به حساب مي آيد.

يك مثال زيبا توجهم رو بخودش جلب كرد كه

براي درك بزرگي خورشيد در برابر زمين و

همچنين براي داشتن تصوري از فاصله اين كره اتشين از ما

مناسب بنظر ميرسه.

 

من دقيقا عين اون مثال رو ميارم:

"توپ فوتبالي به قطر 2 متر در نظر بگيريد كه

در فاصله يكصد و پنجاه متري اون گردوي كوچكي بوده باشد.

توپ فوتبال خورشيد و آن گردو كره زمين

و فاصله بين آندو فاصله بين خورشيد تا زمين است."

 

اين فقط يك مثال ناچيز است .

شكوه و عظمت آنچه در گستره بي انتهاي فضا

حضور دارد بسيار شگفت انگيز وتحير آميز تر است

چرا كه علاوه بر بزرگي اندازه

و مسافت فاصله شان از يكديگر

حركتهاي مختلف اين اجرام آسماني

بر پيچيدگي هاي ديگر آنها مي افزايد.

 

و كيست كه به ديده حكمت بنگرد؟

 

ادامه مطالب مطلبی نوشتم مربوط به سفر آقاست.

اینم یک جور اشاره نشانه هاست.

ادامه نوشته

سومین عامل

بنامش در پناهش

تا حالا دو تا عامل بوجود اومدن شب و روز رو گفتم.

زمین با سرعتی معادل ۳۰ کیلومتر د دقیقه دور خودش در گردش است.یعنی هر یک دقیقه ای که میگذره ما با تمام کره زمین حدوود ۳۰ کیلومتر در فضا جابجا میشیم .ادم وقتی این عظمت رو توی ذهنش میاره شگفت زده میشه.حالا فکر کن توی یه ۲۴ ساعت ناقابل چقدر جابجا میشیم؟

۲۴ ساعتی که انقدر اومده رفته که تکراری شده و حسابش از دستمون خارج شده یعنی از اول عمرمون تا حالا چقدر توی اسمون توی فضای بیکران حرکت کردیم؟

حالا فکر کنین اگه سرعت زمین کمتر یا بیشتر از این بود چی میشد؟
طول روز و شب چقدر تغییر میکرد؟

................

پس سومین عامل در بوجود اومدن شب و روز این شکلی که ما میبینیم اینه.یعنی سرعت زمین.

 

یک نکته

پنامش در پناهش

اگر ما چرخش زمین را به دور خودش بصورت امروزی داشتیم اما یکی از قطبین زمین رو به خورشید بود باز هم شبها و روزهای کنونی بوجود نمی امدند.انگاه در طرف همان قطبی که رو به خورشید است همیشه روز بود و در طرف قطب دیگر همیشه شب.پس نسبت محور زمین به خورشید هم یکی از علل دخیل در شکل دهی این شبهای زیبا و روزهای به یادماندنی است که در درون انها و در گذر هر یک از انها نا انسانها عمر گرانمایه میگذرانیم و گاه نمیدانیم چطور هفته ها رفتند و سالها گذشتند.حال انکه فرصت خیلی زود تمام خواهد شد و چه بسا شبی یا روزی رسد که دیگر این ترتیب فوق العاده برای ما از هم بشکند و مرگ از راه رسد.

راستی چرا انسانها اینقدر بیخیال هستند؟

شب و روز

بنامش در پناهش

وجود افتاب در جهان خلقت فقط یکی از دلائل ایجاد شب و روز است.اتفاقات دیگری هم باید بیفتد تا این شبها و روزهایی که ما شاهد امد و رفت انها هستم به این شکل صورت پذیرد.اگر خورشید بود اما زمین در گردش به دور خودش نبود در یک طرف زمین همیشه شب و در طرف دیگر همیشه روز بود پس یکی از دلائل حائز اهمیت گردش زمین به دور محور فرضی خودش است که به حرکت وضعی شهرت دارد.

 

دقیق و مناسب

بنامش در پناهش

در مطلب قبل دیدیم که حضور و غیاب طولانی مدت خورشید چه تبعات خطرناکی را به دنبال می اورد در حالی که نظم و ترتیب کنونی امد و شد ان برای ما انسانها و تمام موجودات روی زمین حیات و زیبایی خاصی میبخشد.اندازه گیری دقیق مدت زمان هر روز و هر شب در طول یک سال و تغییرات مناسب و به موقع طول روزها و شبها در فصول مختلف باعث شده همه امور زیستی ما درست و منظم انجام شود.تقسیم گرمای خورشید در همه جای کره زمین در مدت یک سال به همه نقاط این کره خاکی زندگی بخشیده.در عین حال که در مدت روزش گرمای بیش از حد تحملی را تحمیل نکرده در طول شبش و نبود خورشید در اسمان هم سرمای بیش از طاقت زیستی موجودات را پدید نیاورده چراکه زمین در طول روز براثر جذب گرمای خورشید در خود گرما زخیره کرده و تا از دست دادن کامل ان دوباره خورشید صبحی دیگر خواهد دمید و باز گرمایش را برتن سرد پوسته زمین نثار خواهد کرد.(یک تجربه:شاید خودتان این موضوع را درک کرده باشید در شبهایی که هوا خوب است و نزدیک به صبح ادم احساس سرما میکند).

یک سوال:آیا واقعا این بود و نبود خورشید است که شب و روز را میسازد؟

شب و روز طولانی

بنامش در پناهش

اگر خورشید یک روز دیر کند و طبق روال همیشه در انسوی تاریکی نباشدچه اتفاقی می افتد.تاریکی دنیای ما را چه کسی یا چه چیزی روشن خواهد کرد؟

ایا بدون خورشید میشود زنده بود؟

اگر خورشید یک روز دیگر غروب نکند و همیشه در بالای سرما بتابد و شب هرگز از راه نرسدانوقت چه؟

نزدیک ترین همسایه کره زمین ماه است.این همسایه کوچک ما نمونه خوبی است برای شرح این مساله.هر روز کره ماه حدود دو هفته کره زمین است.و هر شب انهم دو هفته طول میکشد.یعنی یک شبانه روز در ماه معادل تقریبا یک ماه زمین است.به علت تابش دو هفته ای افتاب در ماه روزهای این کره کوچک از درجه حرارت بسیار بالایی برخوردار است و تا 300 درجه هم میرسد.دمایی که امکان زیستن را خواهد گرفت.(دقت کنید در روزهای گرم تابستان وقتی دمای هوا به 40 ...50 درجه میرسد برای ما غیر قابل تحمل میشود و مرگ و میرهایی از نقاط مختلف جهان به گوش میرسد و یا این نکته هم جالب است یاداوری شود که اب در 100 درجه به جوش می اید حال شاید دمای 300 درجه را بتوان تصور کرد که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.)

شب دو هفته ای ماه هم به علت نبود یک مدت تقریبا طولانی افتاب بسیار سرد و یخ زده است.حدود 200- درجه سانتیگراد.(اب در صفر درجه یخ میزند)

حال میشود تصور کرد که اهیمت خورشید زیبا در زندگی و حیات موجودات زنده روی زمین چقدر است.

"(ای رسول ما)بگو چه تصور میکنید اگر خدا ظلمت شب را بر شما تا قیامت پاینده و ابدی گرداند

جز خدا کیست خدایی که بتواند برای شما روشنی روز را پدید اورد؟ایا سخن نمیشنوید{71}باز بگو چه تصور میکنید اگر خدا برای شما روز را تا قیامت پاینده و ابدی قرار دهد جز خدا کیست خدایی که برای ارامش و استراحت شما شب را پدید گرداند؟ایا چشم بصیرت نمیگشایید{72}

خورشید

بنامش در پناهش

خورشید هر صبح اینجاست بالای سر ما.هر روز بدون اندک تاخیری درست سر وقت می اید و انوار درخشانش پهنه تاریک دنیای ما را روشن میکند.

گرمایش زندگی بر روی زمین را گرم میکند.

اگر خورشید نبود هیچ موجود زنده ای نبود.همینطور اگر کمی بزرگتر یا کوچکترهم بود هیچ موجود زنده ای بر روی زمین نمیتوانست دوام بیاورد.

هیچ تا به حال فکر کرده اید در اندازه این گوی اتشین و یا در فاصله اش از ما؟

خورشید ما در میان بیشمار ستارگان اسمان یک ستاره معمولی بیش نیست بیشتر ستاره هایی که در اسمان شبانگاهی میبینیم بزرگتر از ان هستند اما چون دورترند ریز تر دیده میشوند اما خورشید نزدیک ترین ستاره به ماست.

فاصله اش از کره زمین به اندازه دقیقی سنجیده شده بطوریکه اگر کمی نزدیک تر بود به علت بالا رفتن دمای زمین تمام ابها بخار میشد وگرما همه گیاهان و درختان را از بین میبرد و نسل بشر به کلی منقرض میشد و هیچ جنبنده ای در زمین باقی نمیماند.و اگر کمی دورتر از اینی که هست بود انگاه همه چیز بر اثر سرما و یخ زدگی از بین میرفت و باز نابودی در انتظار همه موجودات زنده بود.اما این قرارگاه درست و بجا دقیقا همانیست که زندگی بخش است.

خداوند مهربان با حکمت بی انتهای خود اندازه ها را سنجیده و این توپ سوزان رابرای خدمت به اهالی زمین تسلیم و تسخیر کرده است.تا طبق زمانبندی درست وبسیار دقیق در مسیری تعیین شده ومناسب راه بپیماید تا با وجود اشوب و ناارامی در درونش وغوغا وشلوغی اطرافش با چرخشهای مداوم و سرعت حیرت انگیزش باز در نهایت امنیت واسودگی به ما ادمهای زمینی نور و گرما نثار کند و زندگی هدیه دهد.انوقت ما همه اینها را فراموش میکنیم یا حتی هیچ نمیدانیم و از اینهمه موهبت سر در نمی اوریم و هر روز صبح با سر زدن افتاب مشغول کارهای روزانه خود میشویم و غرق در سرخوشی زندگی حضور گرم و دلچسب افتاب مهربان را نادیده میگیریم وروزها را کسل کننده و تکراری قلمداد میکنیم در حالی که هر روز که می اید در درخشش هر پرتو خورشید معجزه ای دوست داشتنی اتفاق می افتد با نام معجزه تابش .

غروب

غروب خورشید یعنی خداحافظی اون برای یک شب