به نظاره بايست
بنامش در پناهش
چشمها پادشاه وجودند
و اولين حس از حواس وجود كه
با اطراف ارتباط براقرار ميكند.
زيباييها،رنگها،شكلها
در قاب چشمان آدمي چه آسان جاي ميگيرد
تا دريچه اي شود كه به قلبها باز ميشود.
آنچه ميبيني در نهانخانه دل تو مينشيند
و در آن محسوس و نامحسوس تاثير ميگذارد.
شايد براي همين است كه نبايد هر چيزي را ديد.
نميدانم چگونه است كه گاه ريزترين چيزها را ميتواني ببيني
مانند عبور مورچه اي از روي آسفالت زير پايت
و گاه تمام عظمت آسمانها
در لنز دوربين چشمانت جاي ميگيرد.
اين قدرت خداست.
اما اين كره كوچك براي ديدن
نياز به نور و روشنايي دارد.
و خورشيد منبع تمام نورهاي طبيعيست
به هنگام روز به صورت مستقيم
و در شبانگاه به طور غير مستقيم
و با انعكاس نورش در آيينه اي بنام ماه،
واين يكي از هديه هاي درخشانيست كه
خدا بواسطه حضور خورشيد
به بندگانش اعطا كرده است.
پس نيكو بنگر
كنون كه نعمت ديدن به تو عنايت شده
پس
خوب نگاه كن.
تمام زيباييهاي طبيعت پيشكش نگاه توست
در ذره ذره آنچه در درونت مينشيند
و در قلبت فرود مي آيد
خدا را به نظاره بايست
كه غير از اين باشد
نتيجه، كوريست